- نویسنده : caspianadmin
- 22 آگوست 2021
- کد خبر 12127
- 2234 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
حسین کوهزاد
افغانستان کشوری است که از نگاه جغرافیای سیاسی موقعیت ویژهای در بین کشورهای آسیای جنوبی و آسیای مرکزی دارد. این موقعیت راهبردی فرصتهای زیادی را از نگاه ایجاد کریدور شمال- جنوب برای انتقال انرژیهای برق و گاز و صادرات و واردات کالا و اقلام تجارتی برای این کشور رقم زده است. به همین دلیل از دیدگاه کارشناسان امور اقتصادی افغانستان به حیث یک چهارراه مرکزی و نقطه ثقل جغرافیایی اقتصادی منطقه شمال-جنوب آسیا ارزیابی میگردد.
ارتباط ایران با پنج کشور آسیای مرکزی تنها از طریق ترکمنستان (تنها جمهوری آسیای مرکزی هم مرز با ایران) برقرار شده است. سیستم منحصر به فرد سیاسی – اقتصادی ترکمنستان، گسترش روابط با آسیای مرکزی را به تاخیر انداخته است. در یک تلاش برای جستجوی بدیل برای این ساختار که ممکن بود مانع عبور کالاها از طریق این مسیر شود، تفاهمنامهای میان ایران، افغانستان و سه جمهوری آسیای مرکزی هر یک ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در سال ۲۰۰۴ به امضا رسید. این تفاهمنامه از وصل شدن ایران به آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان که ایران به آن بسیار علاقمند است حمایت میکند. هر چند این تفاهمنامه به دلایل مختلف تاکنون عملیاتی نشده است اما انعقاد آن از نقطه نظر تاریخی اهمیت افغانستان برای ایران جهت اتصال به آسیای مرکزی را آشکار میسازد.
در سالهای اخیر اهمیت منطقه مکران و بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان برای توسعه ایران در دهههای آینده بسیار مورد توجه کارشناسان و سیاستگذاران ایرانی قرار گرفته است. اتصال چابهار-زاهدان- مشهد به آسیای مرکزی به نحوی اتصال چابهار به راه ابریشم تلقی میشود. این دهلیز یکی از کوتاهترین مسیرهای ارتباط راه ابریشم به دریای عمان و دریای هند است. بر خلاف مسیرهای سنتی از طریق قراقوم که عموما صعبالعبور و به ویژه در فصل زمستان غیرقابل دسترس هستند، مسیر فعلی قابل عبور و مرور و امن است. همچنین مسیر جدید میتواند شاخه جنوبی راه ابریشم را تشکیل دهد که رییسجمهور چین از آن به عنوان «ابتکار کمربند و جاده» یاد کرده است. معرفی چنین ظرفیتی در منطقه آزاد چابهار میتواند در جذب سرمایهگذاری بینالمللی موثر واقع شود.
نکته حایز اهمیت دیگر ساختار جمعیتی افغانستان است. در سال ۲۰۲۰، جمعیت افغانستان در حدود ۳۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. بین ۴۲ تا ۴۵ درصد از این جمعیت زیر ۱۵ سال هستند و حدود ۵۵ درصد نیز بین ۱۵ تا ۶۵ سال قرار دارند. در سال ۲۰۱۷، ۵/۲۲ درصد از جمعیت این کشور بین ۱۵ تا ۲۴ سال سن داشتند.[۳] در واقع در حالی که پنجره جمعیتی ایران رو به بسته شدن است و جمعیت ایران رو به میانسالی میرود، افغانستان تا چند دهه آینده کشوری جوان خواهد بود که نیاز روزافزونی به همکاری در حوزههای مختلف با کشورهای همسایهاش برای پاسخ به نیازهای رو به رشد این جمعیت خواهد داشت.
تمامی موارد فوق اهمیتی سیاسی- امنیتی و اجتماعی برای ایران نیز دارد. به صورت تاریخی و بهخاطر تنگناهای طبیعی و جغرافیایی، مناطق جنوبی و شرقی ایران از نظر شاخصهای توسعهیافتگی بسیار عقبتر از مناطق مرکزی، شمالی و غربی ایران هستند. فعال شدن پتانسیلهای همکاری با افغانستان در زمینههای حمل و نقل و تجارت، میتواند در زیست مردمان این بخش از ایران تحول چشمگیری ایجاد کند و به تدریج چهره کریه فقر، ناامنی و قاچاق مواد مخدر را از این مناطق بزداید.
اهمیت استراتژیک ایران برای افغانستان
افغانستان کشوری محصور در خشکی است که برای واردات وصادرات کالای خود دسترسی به آبهای آزاد جهان ندارد. طی سالیان درازی، انتقال کالا به افغانستان یا از آن به سایر کشورها از طریق بندر کراچی پاکستان میسر میشده است. این مسیر همواره برای ساکنین افغانستان پردردسر و پرهزینه بوده است و از سوی دیگر به واسطه اختلافات سیاسی عمده بین دو دولت پاکستان و افغانستان، به نوعی میتوانسته به اهرم فشار پاکستان برای تحقق اهدافش در افغانستان تبدیل شود. همچنین روابط تنشآلود بین پاکستان و هند، ارتباط تجاری دو کشور افغانستان و هند را که سابقهای تاریخی دارد محدود نموده است.
با توجه به واقعیت فوق، افغانستان در یک دهه گذشته تلاش گستردهای برای ایجاد تنوع در شرکای تجاری خود و همچنین مسیرهای ورود و خروج کالا به این کشور انجام داده است که در این راستا میتوان انعقاد قرارداد سهجانبه به همراه هند و ایران برای اتصال این کشور به بندر چابهار، انعقاد قرارداد برای راهاندازی راه لاجورد[۱] و گسترش روابط تجاری با ازبکستان از طریق منطقه آزاد تجاری ترمذ[۲] را مورد اشاره قرار داد.
تجارت ایران و افغانستان و منابع غنی معدنی
هر چند در حال حاضر افغانستان یک کشور فقیر است اما منابع غنی معدنی دارد. یافتههای اداره زمینشناسی ایالات متحده آمریکا، برآوردهای قبلی شوروی را تایید کرده است. افغانستان دارای ۶۰ میلیون تن مس، ۲/۲ میلیارد تن آهن و ۴/۱ میلیون تن دیگر عناصر کمیاب میباشد. طبق برآورد اداره زمینشناسی ایالات متحده آمریکا، ارزش کلی منابع طبیعی افغانستان بین ۱ تا ۳ تریلیون دلار است. در کنار عوامل دیگر، به دلیل عدم اتصال افغانستان به یک اقتصاد بزرگ این ذخایر طبیعی همچنان دست نخورده باقیمانده است. این موانع از طریق بندر چابهار که افغانستان را به هند وصل میکند، حل خواهد شد. از این طریق ممکن است افغانستان بتواند از اقتصاد وابسته به کشت تریاک عبور کرده و به استقبال اقتصاد مدرن برود. منابع مالی بهدست آمده از استخراج معادن، صادرات مواد خام و مواد معدنی دیگر نظیر آهن و آلمینیوم میتواند تاثیرات عمیقی بر جامعه، اقتصاد و سیاست افغانستان بگذارد.
در نتیجه میتوان گفت، افغانستان برای بهره بردن از موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک پل زمینی بین آسیای مرکزی و جنوبی، باید به اقتصادهای جهانی به ویژه اقتصادهای منطقه وصل شود. وصل شدن افغانستان به بازارهای جهانی و منطقهای نه تنها میزان رقابت در صنایع اقتصادی داخلی این کشور را افزایش میدهد، بلکه به جذابیت افغانستان برای سرمایهگذاران میافزاید. از این رو چابهار فرصتهای استراتژیک چشمگیر و گزینههای تجاری خوبی را برای افغانستان فراهم میکند. از منظر تدارکاتی، بندر چابهار نزدیکترین بندر به افغانستان است. این بندر ۷۰۰ کیلومتر نزدیکتر از بندرعباس است. همچنین چابهار ۱۰۰۰ کیلومتر نزدیکتر از بندر کراچی در پاکستان است. چابهار مهره تغییردهنده بازی استراتژیک در منطقه است.
علاوه بر موارد فوق باید توجه کرد که ایران از لحاظ صنعتی توانایی تامین بسیاری از نیازهای جامعه افغانستان را با قیمتی مناسب دارا میباشد و از سوی دیگر بخش قابل توجهی جامعه افغانستان نیز علاوه بر همسویی فرهنگی با جامعه ایران، تجربه مهاجرت و زندگی در ایران را داشته و با کالاهای ایرانی آشنا هستند و به استفاده از آنان تمایل جدی دارند.
روابط تجاری ایران و افغانستان
آمارهای ارائهشده از سوی اتاق تهران حاکی است که ایران بهعنوان مهمترین مبدا واردات کالا در افغانستان ایفای نقش میکند. با وجود این، سهم ایران از کل واردات افغانستان در سال۲۰۲۰ کاسته شده و به ۱۷درصد رسیده است. صادرات ایران به افغانستان در سال۲۰۲۰ (یکمیلیارد و ۱۰۴میلیون دلار) در مقایسه با سال ۲۰۱۹ (یکمیلیارد و ۲۴۷میلیون دلار) حدود ۱۱ درصد کاهش داشته، در حالی که واردات افغانستان از کشورهای هند، روسیه و امارات روند افزایشی داشته است. این گزارش نشان میدهد که ایران در سال۲۰۲۰ ششمین مقصد صادراتی افغانستان بهشمار میرفت و سهم یکدرصدی از کل صادرات این کشور را به خود اختصاص داده بود. در سال۲۰۲۰ معادل ۸میلیون دلار کالا واردات ایران از افغانستان بوده که نسبت به سال ۲۰۱۹ (۱۵میلیون دلار) با کاهش ۴۷درصدی روبهرو بوده است. در صورت تضعیف بیشتر واردات ایران از این کشور و در مقابل، افزایش واردات سایر کشورها از جمله امارات، امکان تضعیف بیشتر موقعیت ایران در میان سایر شرکای وارداتی افغانستان وجود دارد. بررسی گروههای کالایی برتر صادراتی به افغانستان در سال ۹۹ براساس فصول کتاب مقررات صادرات و واردات بیانگر آن است که بیشترین میزان صادرات به افغانستان مربوط به «چدن، آهن و فولاد» (۱۹۴میلیون دلار)، «شیشه و مصنوعات شیشهای» (۱۷۵میلیون دلار)، «مواد پلاستیکی و اشیای ساختهشده از این مواد» (۱۵۷میلیون دلار)، «فرآوردههای سبزی، میوه یا از سایر اجزا و نباتات» (۱۳۱میلیون دلار) و «قلع و مصنوعات قلع» (۱۰۸میلیون دلار) بوده است. درمجموع براساس اطلاعات سازمان توسعه تجارت، صادرات ایران به کشور افغانستان در سال۹۹ معادل ۲میلیارد و ۳۰۶ میلیون دلار بوده است. البته ارزیابیها حاکی از این است که طی سال۹۹ کالاهای صادراتی ایران به افغانستان (بهاستثنای کالاهای فصل ۲۷- نفتی) برابر با ۲۸۲۵ ردیف تعرفه بوده که ۵/ ۳درصد از کل این ردیف تعرفهها، حدود ۷۵درصد کل ارزش صادرات و ۴۲درصد از تعداد تعرفهها هم یکدرصد از کل ارزش صادرات به این کشور را شامل شده است. آمار یادشده از تمرکز بالا و عدمتنوع کافی کالاهای صادراتی ایران به افغانستان حکایت دارد.
http://caspianemrooz.ir/?p=12127